نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه گلستان، گلستان، ایران
2 دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گلستان، گلستان، ایران
چکیده
بخش چشمگیری از ادب پربار فارسی به ادب عرفانی اختصاص دارد. متون عرفانی به دلیل اشتمال بر موضوعات متنوع، از دیدگاههای مختلف مورد توجه و بررسی قرار گرفتهاند. مطالعه و تحقیقات گستردهی ادب پژوهانی مانند زرینکوب در متون عرفانی ایران، تاثیرپذیری عرفان اسلامی- ایرانی از آیین ها و مذاهب پیش از خود را به خوبی نشان میدهد. کیش گنوسی از دیرینهترین مکاتب عرفانی است که به دلیل قدمت زمانی و نیز گستردگی دامنهی تعالیم در دورانهای پس از خویش، بی تردید نقش چشمگیری در شکلگیری مکاتب معرفتی متاخر داشته است. با توجه به نقش و جایگاه بیهمتای مولانا در ادب عرفانی فارسی و بهرهمندی بسیار او از مضامین عرفانی و به کارگیری آن در مثنوی معنوی، بر آن شدیم تا به این سوال پاسخ گوییم که : آیا مولانا به عنوان یک عارف مسلمان، در بیان آموزههای عرفانی متاثر از آموزههای گنوسی بوده و یا به عبارتی مضامین مشابه و مشترک با مولفههای گنوسیزم در اندیشههای او به چشم میخورد یا خیر؟
نتایج پژوهش حاکی از آن است که مضامین کلیدی و اساسی مانند هبوط، اسارت روح در جسم و کشمکش میان جان و تن، لزوم دل نبستن به دنیای ماده و ....که از پایههای عقاید گنوسیسمی است در مثنوی نیز بسیار مورد توجه و تاکید بوده و ظن تاثر مولانا از این مکتب را قویتر و به یقین نزدیکتر میسازد.
کلیدواژهها
موضوعات