نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده
تکامل و پیشرفت معنوی که عرفا از آن به سیر و سلوک تعبیر میکنند، امری انتزاعی است. بر اساس نظریّات علوم شناختی، آنچه امکان بیان این تجارب را فراهم میکند، استفاده از طرحوارههای تصویری است. طرحوارۀ حرکتی یکی از مهمترین طرحواره های سیر و سلوک است. این پژوهش سعی دارد نحوۀ استفادۀ سنایی و قاضی از این طرحواره را بررسی و تحلیل کند. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. واحد تحلیل، بیت و بندهایی در دو اثر است که طرحوارۀ حرکتی دارند و حدود پژوهش ما کل تمهیدات و حدیقهالحقیقه را در برمیگیرد. طرحوارهها تا حد زیادی بنیادین هستند؛ امّا تفاوت در تجارب زیسته و جهانبینی عرفا با سایر مکاتب باعث تمایز این گروه با سایر مکتبهای فکری میشود. سنایی و عینالقضات توجّه بسیاری به مقصد دارند و ارزش پدیدهها را با توجّه به نقش کارکردی آنها در وصال به خداوند میبیند. این توجّه را با ذکر شواهد در تمهیدات و حدیقه بررسی کردهایم؛ از سوی دیگر تفاوت جزئیتر در جهانبینی دو عارف باعث شدهاست، سنایی پیشرفت معنوی را با تجربه بدنمند حرکت صعودی ببیند و قاضی آن را حرکت دایرهوار. قائل شدن به خرده مقصدها تجلّی دیگری از تجارب بدنمند است. در این زمینه نیز بین دو عارف تفاوتهایی وجود دارد.
کلیدواژهها