نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانش آموخته دکتری عرفان تطبیقی
چکیده
مطالعات مقایسهای عرفان، گام نهادن در راهی پر مخاطره و دشوار است. ناهماهنگی افقهای معنایی چه از حیث زمان و چه از حیث اقلیم بر صعوبت این امر میافزاید. سخن گفتن از شباهت دو پدیدۀ نامعاصر و نامتقارن، که در دو ساختار کمابیش متفاوت شکل گرفته اند، همیشه به حصول نتیجهای قریب به قطع و یقین منجر نخواهد شد. عدم یا نیستی به مفهوم عرفانی آن، یکی از وجوه مشابه عرفان اسلامی و آیین بودا است. تأکید و تمرکز بسیاری که عارفان هر دو نحله بر این مفهوم به مثابه غایت سلوک داشتهاند، مؤید این مدعاست. در این مقاله ابتدا معانی و مبانی فلسفی عدم و تفاوتهای آن با مفهوم عرفانی این اصطلاح تشریح شده، سپس به تببین مبادی عرفانی عدم با تمرکز بر اندیشههای جلال الدین محمد بلخی (مولانا) و سیذارتا گوتاما (بودا) پرداخته شده است. بررسی وجوه مشترک و نیز تفاوتهای عمدۀ عرفان بودایی با عرفان اسلامی دربارۀ دو مفهوم نیروانا و فناء از دیگر محورهای این مقاله است که با روشی تحلیلی- توصیفی و با بهرهگیری از تحلیل محتوا و متون اولیه و اصلی پژوهش تبیین شده است.
کلیدواژهها