نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 نماینده مجلس شورای اسلامی
2 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی لرستان، دانشگاه لر ستان، ایران
3 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی همدان، دانشگاه آزاد اسالمی، همدان، ایران.
چکیده
ادبیات عرفانی و رمزپردازی همواره در هم تنیدهاند، بهطوریکه مرز بین آنها گاه غیرقابل تشخیص است. عرفان بهعنوان مکتبی شناختی و عملی، همواره با رمز و رمزپردازی همراه بوده است. «زن» بهعنوان پدیداری مهم در گفتمان ادبی، منبع الهام متون ادبی از جمله ادبیات اسطورهای، شفاهی، عاشقانه و عرفانی شدهاست. این مقاله به بررسی جایگاه نمادین و رمزی عنصر رازآلود «زن» در ادبیات عرفانی میپردازد و بر آثار نظامی گنجوی، کشفالمحجوب علی بن عثمان هجویری، مثنوی معنوی مولوی، سنایی غزنوی و عطار نیشابوری تمرکز دارد. در این راستا از شیوههای تحلیل سنتی و نقد محتوایی به همراه نقد تحلیلی برای بررسی لایههای زیرینِ پدیدار استفاده شدهاست. یافتهها نشان میدهد که چهرۀ نمادین زن در متون عرفانی شامل نمودهایی چون نفس اماره، جلوه جمال حق، مادر حمایتگر، عارف کامل و میوة ممنوعه است. این تحقیق نشان میدهد که حتی با بررسی محدود آثار عرفانی، جلوههای متنوعی از مفهوم «زن» در ادبیات بهدست میآید، از مفاهیم نازل مانند یار و شریک شیطان تا مفاهیم والا مانند جلوه جمال حق. این تنوع در نمادپردازی، عمق و پیچیدگی ادبیات عرفانی را بهخوبی نمایان میسازد.
کلیدواژهها
موضوعات