نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کاشان
2 دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
چکیده
حسین منزوی شاعری است که تحوّلات عمدهای در عرصۀ غزل به وجود آوردهاست و جزوِ نوآوران این عرصه محسوب میشود. در ژرفای غزلهای منزوی بخش مهمی از اندیشههای او در رابطه با خدا، انسان و جهان هستی نهفتهاست، اما عواملی مانند کمرنگ بودن عرفان در دوران معاصر و بیادعایی وی در حوزۀ عرفان، این تصوّر را ایجاد کرده که او شاعری صرفا عاشقانهسراست. جستار حاضر، با روش توصیفیـ تحلیلی و با هدف صورتبندی اندیشههای معنوی منعکس شده در غزل منزوی، به بررسی چگونگی نگاه او به مباحث عرفانی، پرداخته و نگرشاین شاعر دربارۀ هـر کـدام از مصادیق عرفان را از میان غزلهای وی استخراج و مدوّن نمودهاست. یافتههای پژوهش حاکی از این است که مفاهیمی چون لزوم خودشناسی، رهایی از تعلقات، تحمل رنج، اعتقاد به عهد امانت، اهمیّت ترک دنیا و نفسانیات، صبر، شکر، تسلیم و رضا، اعتقاد به وحدت وجود، برتری عشق به عقل، در غزلهای وی دیدهمیشود و عشق او بین مجاز و حقیقت در نوسان است. بسامد بالای مفاهیم عرفانی و اثرگذاری حسی قابل توجه آن، نشان میدهد که این مفاهیم، تنها وسیلۀ مضمونپردازی و بازیهای بیانی نبوده و بخش مهمی از دغدغههای ذهنی شاعر را به خود اختصاص دادهاست، اما کاملا منطبق با آن چیزی که در سنت عرفانی شعر فارسی دیده میشود، نیست؛ از این رو نشانههایی از سلوک معنوی و حد و مرز آن را در دنیای امروز به دست میدهد.
کلیدواژهها
موضوعات