نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه رازی کرمانشاه ایران
چکیده
تلمیح و کاربرد آن، تصویرساز است و سبب تغییر سبک و ایجاد سبک شخصی میشود. اندیشهها و نکات دینی، تاریخی، اسطورهای و حماسی، آبشخورهای تلمیحهای شاعران هستند و عطار از شاعرانی است که تلمیحهای دینی بسیار دارد اما از توجه به حماسه و اسطوره هم بازنمانده است. وی به شیوۀ معمول صوفیان، در اغلب اشارات و تلمیحها به نامها و القاب پیامبران، ، به تاویل گراییده و مطابق با گرایش و خواست و نیاز خویش آن را مطرح کرده است. در دیوان عطار، تلمیح دینی داستان یوسف (ع) و تلمیح حماسی داستان رستم، بسیار به کار برده شده است. این جستار توصیفی-تحلیلی با بررسی تاویلهای این دو داستان در دیوان عطار، به این پرسش پاسخ داده که عطار به چه میزان و چگونه به تاویل این دو داستان پرداخته است. این در حالی است که بنیاد رمزی-تمثیلی مثنویهای عطار، فرض تاویلگرا بودن او را تقویت میکنند. یافتهها نشان میدهد که تاویلهای عطار از این دو داستان، گاهی شطحآمیزاست و گرایش تعلیمی دارد و در سه حوزۀ: واژهها، شخصیت افراد و کلیت داستان (در معناهایی مخالف یا متفاوت از معانی نخست)، اتفاق افتاده است. عطار، حماسه و عرفان را چون دو روی سکۀ هویت ایرانی به کار میگیرد و نشان میدهد که در کنار عرفانگرایی، روح حماسی در قرن ششم-هفتم هنوز زنده است و بخشی از اندیشه و خیالات مردم را نظم و نظام میبخشد.
کلیدواژهها
موضوعات